دینی و مذهبی

سوالاتی که در قبر از میت پرسیده میشود و حالات افراد در قبر

سوالاتی که در قبر از میت پرسیده میشود و حالات افراد در قبر

درین مطلب سنگ هرات نگاهی دارد به سوالاتی که در قبر از میت پرسیده میشود و حالات افراد در قبر.

سوالاتی که در قبر از میت پرسیده میشود و حالات افراد در قبر

یکی از ضروریات دین اسلام که بر هر کسی واجب است به آن ایمان و اعتقاد داشته باشد، سوال در قبر است و منکر آن کافر است. امام صادق الله فرمود: از شیعیان ما نیست کسی که یکی از این سه چیز را منکر باشد:

۱.  معراج حضرت رسول

۲ . سوال قبر.

۳. شفاعت در قیامت

فرشته ای بنام «رومان»

وقتی انسان را داخل قبر میگذارند قبل از نکیر و منکر فرشته ای به نام «رومان» داخل قبر میشود و از اعمال و کردار او سئوال میکند بعد از او نکیر و منکر داخل میشوند و از اعتقادت او می پرسند.

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سَلَامٍ أَنَّهُ قَالَ: سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم عَنْ أَوَّلِ مَلَكِ يَدْخُلُ فِي الْقَبْرِ عَلَى الْمَيِّتِ قَبْلَ مُنْكَرٍ وَ نَكِيرٍ قَالَ يَا ابْنَ سَلَامٍ يَدْخُلُ عَلَى الْمَيِّتِ مَلَكَ قَبْلَ أَنْ يَدْخُلَ نَكِيرٌ وَ مُنْكَرٌ وَجْهُهُ كَالشَّمْسِ اسْمُهُ رَوْمَانُ فَيَدْخُلُ عَلَى الْمَيِّتِ فَيُدْخِلُ يَتَلَالاً رُوحَهُ ثُمَّ يُقْعِدُهُ فَيَقُولُ لَهُ: اكْتُبْ مَا عَمِلْتَ مِنْ حَسَنَةٍ وَ سَيِّئَةٍ. فَيَقُولُ: بِأَيِّ شَيْءٍ أَكْتُبُ أَيْنَ قَلَمِي وَ أَيْنَ دَوَانِي؟ فَيَقُولُ: قَلَمُكَ إِصْبَعَكَ وَ مِدَادَكَ رِيقُكَ اكْتُبْ فَيَقُولُ: عَلَى أَيِّ شَيْءٍ أَكْتُبُهُ وَ لَيْسَ مَعِي صَحِيفَةٌ. قَالَ: فَيَمْزِقُ قِطْعَةً مِنْ كَفَنِهِ. فَيَقُولُ: اكْتُبْ فِيهَا فَيَكْتُبُ مَا عَمِلَ فِي الدُّنْيَا مِنْ حَسَنَةٍ فَإِذَا بَلَغَ سَيِّئَةَ اسْتَحْيَا مِنْهُ. فَيَقُولُ لَهُ الْمَلَكُ يَا خَاطِئُ أَ فَلَا كُنْتَ تَسْتَحْيِي مِنْ خَالِقِكَ حَيْثُ عَمِلْتَهَا فِي الدُّنْيَا وَ الْآنَ تَسْتَحْيِي مِنِّي فَيَكْتُبُ فِيهَا جَمِيعَ حَسَنَاتِهِ وَ سَيِّئَاتِهِ ثُمَّ يَأْمُرُهُ أَنْ يَطْوِيَهُ وَ يَخْتِمَهُ فَيَقُولُ: بِأَيِّ شَيْءٍ أَخْتِمُهُ وَ لَيْسَ مَعِي خَاتَم؟ فَيَقُولُ: اخْتِمْهَا بِظُفُرِكَ وَ يُعَلِّقَهَا فِي عُنُقِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى ﴿وَ كُلَّ إنسانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِي عُنُقِهِ ثُمَّ يَدْخُلُ بَعْدَ ذَلِكَ مُنْكَرٌ وَ نَكِيرٌ.»

عبدالله بن سلام گوید: از حضرت رسول از اول ملکی که قبل از نکیر و منکر داخل قبر میشود سئوال کردم. فرمود: ای فرزند سلام قبل از نکیر و منکر ملکی به نام «رومان» است که صورت او مانند خورشید میدرخشد بر میت وارد میشود و به میت می گوید تمام اعمال خود را از خوب و بد بنویسد. می گوید: نه قلم و دواتی دارم نه کاغذ و مرکبی. می گوید: آب دهانت مرکب و انگشتت قلم تو است. می گوید: کاغذی ندارم. و ملک می گوید کاغذت کفن تو است! شروع به نوشتن کن. میت همه اعمال نیکی را که در دنیا انجام داده است مینویسد.

هنگامی که به گناهان و کارهای زشتش میرسد خجالت میکـ دست از نوشتن باز میدارد. ملک میگوید ای خطاکار و ای خیانت پیشه! وقتی در دنیا میخواستی اعمال زشت را مرتکب شوی خجالت نکشیدی و از خدای خود شرم نکردی ولی الان داخل قبر برای نوشتن آنها خجالت میکشی؟ بعد از آن عمود آتشین را بالا میبرد که ضربتی بر او زند. می گوید: عمود را بر من فرود نیاور همه را مینویسم. بنده خدا هر چه در دنیا از اعمال خیر و شر انجام داده همه را می نویسد، فرشته می گوید آن را مهر .کن عرض میکند مهر ندارم. می گوید: انگشتت مهر تو است وقتی مهر کرد پرونده را می پیچد و تا روز قیامت به گردن او میاندازد. قرآن در این باره می فرماید: اعمال هر انسانی را به گردنش قرار دادیم و روز قیامت کتابی برای او بیرون میآوریم که آن را در برابر خود گشوده میبیند.»

سوالاتی که در قبر از میت پرسیده میشود و حالات افراد در قبر

سوالاتی که در قبر از میت پرسیده میشود و حالات افراد در قبر

 

نکیر و منکر در قبر

سوالاتی که در قبر از میت پرسیده میشود و حالات افراد در قبر

بعد از آن که ملک رومان» برای میت پرونده ای تشکیل داد و از قبر او خارج شد، به نکیر و منکر خبر میدهد که: این بنده پرونده اعمالش خوب است با او مدارا کنید یا بد است با او سخت برخورد نمایید. در این هنگام دو ملک دیگر به نام نکیر و منکر» یکی از طرف راست و دیگری از طرف چپ وارد قبر میشوند، در حالی که موهای آنان روی زمین میکشد و زمین را به ناخنهای خود می کنند! صدای آنها مانند صدای آسمانی است و چشمهای آنها مانند برق می درخشد.

وقتی آنها داخل قبر شدند به میت میگویند: پیامبر تو کیست؟ دین و قبله تو چیست؟ امام تو چه کسی است؟ و اگر میت از اهل ایمان باشد در جواب گوید: خدای من «الله» پیامبرم «محمد بن عبدالله، امام و پیشوایانم امیرالمؤمنین و یازده فرزندش میباشند. دین من «اسلام» و قبله ام «کعبه» است.

آن دو ملک گویند: خدا تو را بر آن چیزهایی که دوست میداری ثابت قدم بدارد. خوش بخواب که ناراحتی در آن نباشد، بخواب مانند خوابیدن عروس. سپس دری از قبرش باز میشود و از آن، بوی خوش گلها و نسیم عطرهای بهشت بر او میوزد نور و روشنی بر قبرش می تابد، جای خوابیدنش به اندازه ای که چشم انسان کار میکند وسیع میشود میت مؤمن میگوید !خدایا در بر پا شدن قیامت تعجیل کن، من زودتر به اهل و عیالم برسم. و اگر میت از اهل ایمان نباشد وقتی آن دو ملک از او می پرسند: خدای تو کیست و پیامبر و امامت چه کسی است. می گوید: نمی دانم. ملائکه گویند نمیدانی؟ خدا تو را هدایت نکند.

سپس گرزی بر سر او میزنند که تمام موجودات صدای آن را میشنوند و به وحشت می آیند مگر جن و انس. بعد از آن دری از قبرش به سوی جهنم باز میشود به او میگویند به خواب با بدترین حال و ناراحتی و قبر او چنان تنگ میشود. مانند نیزه ای که در جای خود قرار میگیرد، قبرش چنان او را فشار میدهد که مغز سرش از دماغش بیرون می آید. خداوند مارها و عقربها و حیوانات زمینی را بر او مسلط می کند که او را نیش بزنند تا وقتی که زنده شود و از قبر بیرون آید. باید توجه داشت که سئوال قبر برای همه مردم نیست. فقط برای مؤمنان مخلص و کفار و مشرکان و بقیه مردم تا روز قیامت در بی خبری به سر میبرند.

امام صادق الله فرمود: در قبر سؤال نمیشود مگر از کسی که ایمانش را کامل نموده یا آن که کفر خود را کاملا خالص کرده باشد، امام از سؤال قبر بقیه مردم تا روز قیامت صرف نظر میشود. در قبر علاوه بر اینکه از توحید سؤال میکنند از پیامبر دین و ولایت آقا امیرالمومنین علی الله و دیگر ائمه عالی هم سؤال می کنند. که اگر کسی نتواند جواب دهد با گرز آتشین بر مغزش میزنند که در اثر آن قبرش پر از آتش می شود.

سوالاتی که در قبر از میت پرسیده میشود و حالات افراد در قبر

حکایت

در این باره داستانی که مرحوم علامه طباطبایی را از مرحوم آقای حاج میرزا علی آقا قاضی نقل کرده است را می آوریم که آیت الله قاضی می فرمودند: در نجف اشرف در نزدیکی منزل ما مادر یکی از دخترهای افندیها فوت کرد. این دختر در مرگ مادر بسیار ضجه می کرد و جداً متألم و ناراحت بود و با تشییع کنندگان تا قبر مادر آمد و آنقدر ناله کرد که تمام جمعیت مشیعین را منقلب نمود.

تا وقتی که قبر را آماده کردند و خواستند مادر را در قبر گذارند فریاد میزد که من از مادرم جدا نمیشوم. هرچه خواستند او را آرام کنند مفید واقع نشد. دیدند اگر بخواهند اجباراً دختر را جدا کنند، بدون شک جان خواهد سپرد. بالاخره بنا شد مادر را در قبر بخوابانند و دختر هم پهلوی بدن مادر در قبر بماند ولی روی قبر را از خاک انباشته نکنند. روی آن را از تخته ای بپوشانند و سوراخی هم بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست از آن دریچه و سوراخ بیرون آید.

دختر در شب اول قبر پهلوی مادر خوابید. فردا آمدند سرپوش را برداشتند که ببینند بر سر دختر چه آمده است، دیدند تمام موهای سرش سفید شده است. گفتند چرا اینطور شده است؟ گفت: هنگام شب، من که پهلوی مادرم خوابیده بودم، دیدم دو نفر از ملائکه آمدند و در دو طرف ایستادند و یک شخص محترمی آمد و در وسط ایستاد. آن دو فرشته مشغول سؤال از عقائد او شدند و او جواب می داد. سؤال از توحید نمودند جواب داد خدای من واحد است، و سؤال از نبوت کردند جواب داد: پیغمبر من محمد بن عبدالله است. سؤال کردند: امامت کیست؟ آن مرد محترم که در وسط ایستاده بود گفت: لَسْتُ لَهُ بِإمام؛ من امام او نیستم. در اینحال آن دو فرشته چنان گرز بر سر مادرم زدند که آتش به آسمان زبانه میکشید.

من از وحشت و دهشت این واقعه به این حال که میبینید در آمده ام. مرحوم قاضی رضوان الله علیه میفرمود: چون تمام طائفه دختر، سنی مذهب بودند و این واقعه طبق عقائد شیعه واقع شد، آن دختر شیعه شد و تمام طائفه او که از افندیها بودند همگی به برکت این دختر شیعه شدند.

از ولایت سؤال می کنند

ولایت روح و جان اعمال است اگر ولایت باشد، اعمال مقبول و گرنه مردود است زیرا عمل بدون ،ولایت همانند کالبدی بیجان است. تمام اعمال به سبب ولایت زنده و باقی میماند. اگر پیروی از ولایت نباشد، انسان به قعر دوزخ برده می شود. یک نمونه عینیاش خوارج نهروان میباشند که به ظاهر همه شان دارای اعمال چشمگیر و زاهدانه و صالحهای .بودند اهل تعبّد و تهجد بوده و از کثرت عبادت، پیشانیشان پینه بسته بود؛ بعضی از آنان حافظ قرآن بودند و قرآن را حمایل مینمودند و شعار «لا حكم الا الله» سر می داده و بدان تمسک میجستند، اما ولایت را قبول نداشتند؛ و امام خود را نمیشناختند که هیچ بلکه بر علیه او قیام کردند.

با امیرالمؤمنین الله به اتهام کفر جنگ می کردند و می خواستند او را به جرم کفر بکشند. اینها مردمانی هستند که ایمان از ظاهر آنان به قلب آنها اثر نداشته و روحشان را بیدار و زنده ننموده است. حال کسانی که زیر بار ولایت نرفته اند در داخل قبر هنگام سؤال و جواب نکیر و منکر با مشکل مواجه میشوند و حسرت میخورند ولی حسرتشان هیچ سودی به حالشان نخواهد داشت برای اینکه ولایت که رکن اصلی اسلام و یکی از پایه های محکم مسلمانی می باشد همچون توحید، عدل، معاد و نبوت در کنار هم در دنیا و آخرت میباشند و لذا در داخل قبر همانطور که از توحید سؤال میشود از ولایت هم سؤال میشود.

همانطور که پیامبر موقع سؤال نكير و منكر حاضر میشود، حضرت على الله هم حاضر می گردد و نه تنها حضرت علی الله بالين محتضر حاضر میشود و شهادت میدهد که آیا این شخص از شیعیان و دوستان من هست یا نه. بلکه موقع سؤال نکیر و منکر هم حاضر میشود و همان شهادت را میدهد اگر میت از شیعیان او باشد او را نجات میدهد و اگر از معاندین و دشمنان آن حضرت یا از کسانی که معتقد به امامت ایشان نیستند باشد او را شفاعت نمیکند و دستور میدهد که او را تازیانه زنند.

سوالاتی که در قبر از میت پرسیده میشود و حالات افراد در قبر

سوالاتی که در قبر از میت پرسیده میشود و حالات افراد در قبر

سوالاتی که در قبر از میت پرسیده میشود و حالات افراد در قبر

حکایت

سید حسین پسر حسن طالقانی نقل کرده: شخصی مورد اعتماد به من گفت: زن جوانی را دیدم که تمام موی سرش سفید شده بود. از علت سفید شدن موی او در جوانی از ایشان سئوال کردم؟

گفت: من و برادرم هر دو ناصبی و دشمن على بوديم، من خیلی به برادرم علاقه داشتم و وقتی برادرم فوت شد و میخواستند او را دفن کنند. از شدت علاقه ای که به او داشتم با اصرار گفتم مرا هم با او دفن کنید؟ آخر الامر قرار شد که او را در سردابه گذارند و روزنه ای در آن قرار دهند که من نمیرم و اگر هم خواستم خارج شوم بتوانم و مرا هم داخل آن سردابه کنار برادرم گذاشتند. بعد از برگشتن آن ،جماعت دیدم کرسی گذاشتند و مردی خوش سیما و خوش صورتی آمد و بر آن نشست. در این حال دیدم نکیر و منکر به صورت و هیئت ترسناکی وارد شدند در حالی که به دست هر کدام از آنان تازیانه ای بود.

ایشان کنار برادرم قرار گرفتند و از او سؤالاتی کردند: از جمله، از پروردگارش سؤال کردند جواب نداد آن شخص نورانی که بر کرسی نشسته بود به او فرمود بگو خدای من پروردگار من است. برادرم همان را :گفت بعد از پیغمبرش سؤال کردند باز جواب نداد. همان شخص فرمود: بگو محمد رسول خدا است. پس از آن از امامش سؤال کردند؟ نتوانست جواب دهد و ساکت ماند. آن شخص به یکی از آن دو ملک :فرمود: سینه او را بو کن ببین آیا چیزی از محبت ما در آن هست یا نه؟ وقتی بو کرد. عرض نمود نه چیزی از محبت شما در آن نیست . فرمود: او را با تازیانه بزن آن ملک اطاعت کرد و او را زد. عرض کردم: کیستی؟ فرمود: علی بن ابی طالبم.

عرض کردم: علت چه بود که دو سؤال را به او تلقین کردی اما سؤال سوم را تلقین نفرمودی؟ فرمود: چون به آن معتقد نبود و مرا به عنوان امام قبول نداشت.

در این حال من متنبه شدم و خواستم که مرا تعلیم امامت دهد و دستورات مذهب را به من بیاموزد :فرمود آنها را از عمه ات از شیعیان ماست سئوال کن عمه من شیعه بود ولی مذهب خود را کتمان میکرد بعد آن دو ملک چنان صیحه ای بر من زدند و گفتند: از این جا بیرون رو وقتی مرا بیرون آوردند دیدم در اثر ترس و وحشت از صیحه آنان تمام موهای سرم سفید شده است.

 

حالات مومن و کافر در قبر

سوالاتی که در قبر از میت پرسیده میشود و حالات افراد در قبر

حالات مومن و کافر بعد از مردن و در داخل قبر با هم فرق کند چنانچه در حدیث از امام صادق الله روایت شده که فرمود: چون انسان مؤمن را در قبر میگذارند دری از جهان غیب بر روی وی به وسعت دید چشم گشوده میشود قبرش وسعت می یابد و او جایگاه خود را در بهشت خواهد دید. «وَ يَخْرُجُ مِنْ ذَلِكَ رَجُلٌ لَمْ تر عَيْنَاهُ شَيْئاً قَطُّ أَحْسَنَ مِنْهُ و در این حال مردی را با چهره زیبا مشاهده می کند که هرگز زیباتر از او را ندیده است، می گوید: «یا عَبْدَ الله مَا رَأَيْتُ شَيْئاً قَطُّ أَحْسَنَ مِنْكَ» بنده خدا من زيباتر از تو کسی را هرگز ندیده ام تو کیستی؟ او جواب میدهد: «أَنَا رَأَيْكَ الْحَسَنُ الَّذِي كُنْتَ عَلَيْهِ وَ عَمَلُكَ الصَّالِحُ الَّذِي كُنْتَ تَعْمَلُه من، نيّت و عقيده خوب و عمل پسندیده ای هستم که در دنیا انجام میدادی.

اما هنگامی که کافر را داخل قبر می گذارند «يَخْرُجُ مِنْهُ رَجُلٌ أَقْبَحُ مَنْ رَأَى قَطُّ قَالَ: فَيَقُولُ: يَا عَبْدَ اللَّهُ مَنْ أَنْتَ مَا رَأَيْتُ شَيْئاً أَقْبَحَ مِنْكَ؟ قَالَ: فَيَقُولُ أَنَا عَمَلُكَ السَّيِّيُّ الَّذِي كُنْتَ تَعْمَلُهُ وَ رَأْيُكَ الخبيث.»

مردی از قبر بر وی ظاهر میگردد که زشت ترین کسی است که تا به حال دیده .است :گوید بنده خدا تو کیستی که زشت تر از تو هرگز کسی را ندیده ام؟! جواب میدهد: من عمل بد تو هستم که انجام میدادی و رای و عقیده خبیث تو هستم که در دنیا داشتی.

 

منبع: کتاب عالم قبر، راز بزرگ، جابر رضوانی، نشر تهران: کتابسرای عادل، 1392.

 

با سنگ هرات همراه باشید.

2 دیدگاه در “سوالاتی که در قبر از میت پرسیده میشود و حالات افراد در قبر

  1. مصطفی گفت:

    واقعا ممنونم از سایت خوبتون
    خیلی بهم کمک کرد محتواتون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *