دینی و مذهبی

با اصول دین آشنا شوید

با اصول دین آشنا شوید

با اصول دین آشنا شوید، همگی در سایت سنگ هرات

برخی از اعتقادات اولیه در دین اسلام ضروری بوده و بدون آن فرد جزء گرویدگان و ایمان آورنده گان شمرده نمی شود. در دین اسلام، اصول دین تقلیدی نبوده و فرد بایستی بدون تقلید و از راه های گوناگون از جمله تعقل، فطرت، براهین علمی و تحقیقی و غیره به آنها معتقد شده و قبول نماید. این اصول شامل توحید، نبوت و معاد هستند. علمای اسلام از دیرباز بر این عقیده بودند، که هر کس این سه اصل را قبول نداشته و به آن اعتقاد نداشته باشد، مسلمان نیست.

1- توحید

توحید به معنای شناخت خداوند تبارک و تعالی به عنوان تنها موجودی که خالق و پدید آورنده تمام هستی و کائنات و ذرات عالم بوده که هیچ مثل و مانندی نداشته، کامل و نامحدود بوده و تنها و یگانه و بی نیاز است و همه به او نیازمندند.

  • دلایل اعتقاد به توحید

با اینکه در اعتقاد به توحید نبایستی تقلید کرد ولی وحدانیت او بسیار کمک می کند.

1- برهان نظم

از براهین برای شناخت خداوند و توجه به نظم عالم و موجودات و روابط بین آنها و پدیده های مختلف هستی که نشان از دقیق و در عین حال پیچیده بودن آنهاست ما را به این نکته رهنمون می سازد که این موجودات به هیچ وجه نمی تواند از روی تصادف و بی اختیار بوجود آمده باشد. بلکه بوسیله وجودی که عالم و قادر است این پدیده ها ایجاد شده و همواره تاکنون نظم موجود در آنها است. قرآن کریم مستقيماً درصد اثبات وجود خدا نیست ولی بصورت غیر مستقیم و ضمنی می توان از قرآن استدلالهایی بر اثبات وجود خدا بدست آورد.

با اصول دین آشنا شوید

با اصول دین آشنا شوید

از جمله آیه ۳ و ۴ سوره ملک که اشاره ای بر برهان نظم است و الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طباقاً ما ترى فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ البَصَرَ هَلْ تَرى مِن فطور (۳) ثُمَّ ارْجِعِ البصر كَرْكين يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ البَصَرُ حَامِناً وَ هُوَ خَسِيرٌ (۴)». «همان خدایی که هفت آسمان را طبقه طبقه بیافرید در آفرینش خداوند بخشایشگر هیچ گونه اختلاف و تفاوتی نمیبینی. باز بنگر، آیا خلل و نقصانی می بینی؟ (۳) باز دوباره بنگر تا نگاهت زبون و درمانده به سویت بازگردد.(۴). و سایر آیات فراوان دیگر که نظم جهان را نشانه ای از وجود باریتعالی معرفی نموده اند.

۲- برهان فطرت

انسان به طور غیر اکتسابی و بر حسب فطرت و نوع خلقت خویش به سوی خدا گرایش دارد، یعنی ذهن در خداشناسی فطری احتیاج برای تلاش برای داشتن دلیل ندارد که به آن خداشناسی حضوری و شهوی گویند.

در کتاب توحید شیخ صدوق (ره) آمده است: شخصی خدمت حضرت امام صادق عليه السلام عرض کرد خدا را چنان به من معرفی کن که گویی او را می بینم. حضرت از او سؤال کرد آیا هیچ وقت از راه دریا مسافرت کرده ای؟ گفت: آری. فرمودند: اتفاق افتاده است که کشتی شما در دریا بشکند؟ گفت بلی اتفاقاً در سفری چنین قضیه ای واقع شد. حضرت فرمود: به جایی رسیدی که امیدت از همه چیز قطع شود و خود را مشرف به مرگ ببینی؟ گفت: آری چنین شد. فرمود: در آن حال امیدی به نجات داشتی؟ گفت: آری. فرمودند: در آنجا که وسیله ای برای نجات تو وجود نداشت به چه کسی امیدوار بودی؟ آن شخص متوجه شد که در آن حال گویا دل او با کسی ارتباط داشته در حدی که گویی او را می دیده است.

3- برهان علیت

هر موجودی یا وجودش از خودش است یا از دیگری بدست آورده که به واجب الوجود بالذات و واجب الوجود بالغير تقسيم بندی میشود. اصل علیت ناظر به علت تامه است. هر شيء ممكن بالذاتى به علتی نیازمند است که با وجودش آن شی موجود و با عدمش آن شيء معدوم است. علت وجود بخش باید کامل تر از معلول خود باشد. یعنی عین كمال وجودی را که به معلول خود می دهد در مرتبه ای بالاتر داشته باشد.

اگر مجموعه ای از معلول ها را در نظر بگیرید یا باید به علت حقیقی واجب بالذات منتهى شود یا وجود خود را از دور یعنی حلقه ای از معلول ها که دوباره به خود برمی گردد، بگیرد و یا از تسلسل یعنی مجموعه ای از معلولها که تا نامتناهی باهم رابطه دارند بگیرد که هر دو از دیدگاه فلسفی بنا به مفهوم نیازمندی محال است. بنابراین وجود واجب الوجود بالذات اثبات می گردد. برای اثبات یکتایی واجب الوجود در برهان علیت می گویند: موجود یا مستقل است یا رابط واجب الوجود بنا به تعریف آن باید دارای کمال مطلق باشد که بتواند به معلول خود وجود و هستی بدهد.

توحید از اصول دین

توحید از اصول دین

فرض کنید موجودی هم داریم که به واجب الوجود نياز ندارد. در این صورت این موجود باید مستقل باشد که با قبول آن واجب الوجود در نظر گرفته شده از کمال مطلق خارج می شود، زیرا در این صورت می توان موجودی را فرض کرد که واجد کمال هر دو موجود باشد که با قبول آن هر دو موجود در نظر گرفته شده تبدیل به رابط و معلول می گردند، چون اگر موجود مستقل واجد كمال موجودی نباشد، کامل مطلق نیست و اگر کامل مطلق نباشد، تبدیل به رابط میشود و موجود رابط به دلیل فقر وجودی دارای علت ایجادی است و تبدیل به معلول می گردد نه علت.

تقسیمات توحید

  •  توحید در وجوب وجود تنها خداوند وجودش ذاتاً ضروری است. سایر موجودات وجودشان از اوست.
  •  توحید در خالقیت آفریننده ای جز خداوند نیست.
  •  توحید در تدبیر بدون اذن و اراده خداوند تدبیر هیچ موجودی در تدبیر جهان مؤثر نیست.
  •  توحید در ربوبیت تشریعی جز خداوند کسی بدون اذن او حق قانون وضع کردن ندارد.
  • توحید در الوهیت و معبودیت کسی جز خداوند سزاوار پرستش
  • توحید در اسلام توحید در الوهیت است که همان لا اله الا الله می باشد.
  •  توحید ذاتی: نه خدای دیگری در خارج از ذات خداست نه ترکیبی در درون ذاتش دارد. ذات او بسیط و بدون اجزاء و اعضاء است. یگانه و بی شریک است. توحید صفاتی صفاتش غیر از ذاتش نیست. صفاتی جداگانه از ذات ندارد. (کمال التصديق به توحيده الإخلاص له، و كمال الاخلاص له نفى الصفات عنة، لِشَهادَه كُل صِفَه آنها غير الموصوف، و شهادهِ كُل موصوف أنه غير الصفه). کمال تصدیق به وجود او، یگانه دانستن اوست و کمال اعتقاد به یکتایی و یگانگی او زمانی از هر شایبه و آمیزه ای پاک باشد که از ذات او، نفی هر صفت شود زیرا هر صفتی گواه بر این است که غیر از موصوف خود است و هر موصوفی، گواه بر این است که غیر از صفت خود است.
  • توحید افعالی: خداوند نیاز به کمک و یار و یاور ندارد. به دلیل نامحدود بودن ذات الهی معرفت خداوند از دیدگاه محدود و دریچه خاص و رابط محدود تنها از طریق دل ممکن است، چون عقل تنها قادر به درک مفاهیم بوده و قادر به درک مصداق نیست، مصداق را تنها با تجربه حسی یا درونی (شهودی) میتوان شناخت.

با اصول دین آشنا شوید

در این قسمت برای توضیح معرفت خداوند حدیثی از امام صادق عليه السلام نقل می شود که فرمود: اميرالمومنين در یک سخنرانی که مردم را برای مرتبه دوم برای جنگ با معاویه بر می انگیخت، فرمود: ستایش خدایر است که یگانه یکتا و بی نیاز و تنهاست و بر او از چیزی نیست و آفرینشش از چیزی نبوده است. تنها با قدرتی آفریده که به سبب آن از همه چیز جدا شده و هر چیز از او جدا گشته، برای او صفتیکه بدان توان رسید نباشد و حدی که بر آن مثل آورند نیست. آرایش لغت ها از توصیف او ناتوان و ستودن های گوناگون در آنجا گم گشته و حیران است. راه های عمیق اندیشه نسبت به ملکوت او سرگردان و تفاسیر جامع از نفوذ در علمش بریده گشته. منزه باد آنچنان خدائی که نه آغازی دارد که از آن شروع شود و نه انجامی که به آن پایان یابد و نه آخریکه در آنجا نابود گردد.

همه چیز را هنگام آفرینش محدود ساخت تا از همانندی خودش جدا و او از همانندی آنها جدا باشد. در چیزها درون نشد تا بتوان گفت در آنها جا دارد و از آنها دور نگشته تا بتوان گفت او از آنها بیگانه است و از آنها کنار نگشته تا بتوان گفت در کجاست. ولی خداوند سبحان علمش همه چیز را فراگرفته و صنعش آنها را محکم ساخته. آنچه در آسمانهای بالا و زمینهای پایین است، از او نهان نیست. برای همه چیز از جانب او نگهبان و گماشته ای است. بی نیازی است که گردش زمان دگرگونش نسازد و ساختن هیچ چیز او را خسته نکند، فقط آنچه خواهد گوید باش، موجود شود. آنچه را آفریده بدون نمونه قبلی و بدون رنج و تلاش اختراع نموده، هر کس چیزی را سازد، آنرا از ماده ای سازد و خداوند بی ماده ساخته است.

هر دانشمندی پس از نادانی دانا گشته و خدا نادان نبوده و دانش نیاموخته، علمش به همه چیز پیش از بودن آنها احاطه کرده است. از گرفتن فرزندان برتر و از آمیزش زنان پاکیزه و مقدس و از همسایگی انبازان عزیز و والاست. در آنچه مالک شده همانندی ندارد. آنکه همیشه بوده و همیشه باشد. یگانه است و ازلی، پیش از آغاز روزگار بوده و پس از گذشت امور باشد، نابود نگردد و تمام نشود، بدینگونه پروردگار را می ستایم، شایسته پرستشی جز خدا نیست. شگفتا! از بزرگی که چه بزرگ و از شکوهمندی که چقدر باشکوه و از فرازمندی که چه اندازه فرازمند است و از آنچه ستمگران درباره اش گویند، بسی والاتر است.

مرحوم کلینی در توضیح گوید: این خطبه از خطبه های مشهور آن حضرت است تا آنجایی که از زیادی شهرت مردم آن را کوچک شمرده اند و این خطبه برای کسی که خواهان علم توحید است بس است. اگر در آن بیندیشد و به عمق آن پی ببرد؛ زیرا اگر تمام جن و انس جز پیغمبران هم زبان شوند که توحید را مانند آنچه آن حضرت – پدر و مادرم قربانش گردد فرموده بیان کنند، نتوانند و اگر بیان آن حضرت علیه السلام نبود، مردم نمی دانستند چگونه راه توحید را بپیمایند.

2- نبوت

پس از اعتقاد به توحید برای اینکه انسان بتواند راه صحیح زندگی را انتخاب کند که مورد رضای الهی باشد و از جهت اشرف مخلوقات بودنش همواره مورد تکریم الهی قرار گیرد، خداوند با فرستادن پیامبران مسیر درست را به او نشان داده است.

  • دلایل اعتقاد به نبوت

خداوند در وجود انسان علاوه بر اختیار، قدرت اراده و تصمیم گیری، گرایشهایی را به طور فطری در ذاتش قرار داده ولی برای حرکت به سمت کمال بایستی شناخت کافی بدست آورد. انسان مجهز به ادراک حسی و ادراک عقلی است ولی ادراک حسی فقط در روابط انسان با زندگی مادی که قابل شناخت از طریق این حواس است کاربرد دارد و برد آن بسیار محدود است. در مورد ادراک عقلی، آنچه عقل به تنهایی و صرف نظر از تجربه خارجی درک می کند، یک سلسله مفاهیم کلی است. به عبارت دیگر عقل بدیهیات اولیه را ادراک کرده و به روابط آن پی می برد، ولی بدیهیات اولیه ی عقلی به تنهایی و خودبه خود در شناخت مسیر زندگی کارایی ندارد.

نوع دیگری از ادراک که با همکاری ادراک حسی و عقلی حاصل می شود را ادراک تجربی مینامند. یعنی حس چیزی را درک و عقل روی آن تحلیل و تجرید کرده و اداراک جدیدی بدست می آورد، ولی این فرآیند نهایتاً منجر به قوانین علمی یا علوم تجربی می گردد و در مسائل عملی به خصوص در روش زندگی، ارزشها و مسائل متافیزیکی و ماوراء طبیعی ابهامات فراوانی وجود دارد که بشر با علم و دانش خود که از راه حس و عقل به دست آورده به یک نتیجه یقینی دست نیافته است. در ثانی حس تنها پدیده های جزئی محدود در شرایط خاص زمانی و مکانی را به ما نشان می دهد. بدیهیات اولیه که عقل نیز قادر به شناخت آن است بسیار محدود است و در زمینه روابط انسانها با همدیگر و با خداوند و محیط زندگی کارایی لازم را ندارد. به خصوص در زمینه مسائل ماوراء ماده و اخروی، حس و عقل راهی برای شناخت ندارند. در طول هزاران سال عقل بشر در بسیاری از جنبه ها با نارسایی و کمبود مواجه بوده و همواره برای شناخت برنامه دقیق زندگی ناتوان بوده است.

نبوت از اصول دین

با اصول دین آشنا شوید

با شناخت توحید و درک عظمت خداوند می توان فهمید که حکمت الهی اقتضاء می کند تا شناخت راه صحیح در اختیار انسانها قرار گیرد، بنابراین انسان نیاز به راهنمایی از طریق وحی دارد. از طرف دیگر به دلیل نقص استعداد انسانها و تمایلات و گرایشهای متفاوت رابطه با وحی برای همه انسانها به صورت مستقيم وجود ندارد. بنابراین خداوند متعال در میان انسانها افرادی را برگزید تا از طریق وحی حقایق را به مردم نشان داده و راه و برنامه صحیح زندگی را برایشان تعیین کنند که این افراد پیامبران الهی نامیده شده و اعتقاد به نبوت شکل گرفت.

قرآن کریم می فرماید: و لو أنا أهلكتاهُمْ بِعَذَابٍ مِنْ قَبْلِهِ لقالوا ربنا لو لا أرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولاً تتَّبِعَ آيَاتِكَ مِن قبل أن تقول وَ نَخْرید و اگر ما آنان را قبل از آمدن قرآن به عذابی هلاک می کردیم قطعاً می گفتند: «پروردگارا، چرا پیامبری به سوی ما نفرستادی تا پیش از آنکه خوار و رسوا شویم از آیات تو پیروی کنیم ؟”

با اصول دین آشنا شوید

3- معاد

مسأله قیامت و برانگیخته شدن انسانها پس از مرگ در تعالیم تمامی انبیاء بوده است. هنگام هبوط آدم به زمین طبق آیه ی قرآن خداوند زندگی انسان مکلف را در زمین به صورت موقت قرار داده و به برگشتنش به جهان آخرت خبر داده است:

  • “قال الهبطوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتَاعٌ إِلى حِينٍ. فرمود: فرود آیید، که بعضی از شما دشمن بعضی دیگرید و برای شما در زمین، تا هنگامی معين قرارگاه و برخورداری است. (الأعراف، ۲۴).
  • قال فِيهَا تَحْيَوْنَ وَ فِيهَا تَمُوتُونَ وَ مِنْهَا تُخْرَجُونَ. فرمود: در آن زندگی می کنید و در آن می میرید و از آن برانگیخته خواهید شد. (الأعراف، ۲۵).

در اعتقادات شیعه با توجه به جاودانگی روح انسان که هیچگاه نابود شدنی نیست، زندگی پس از مرگ، بستگی به اعمالش در دنیا دارد و در واقع هر عمل انسان توسط موکلانی ثبت و ضبط و به صورت پرونده برایشان نگه داشته میشود. آیاتی زیادی در قرآن به مسأله معاد اشاره کرده و زندگی در جهان آخرت و وقوع قیامت را مورد تأکید قرار داده است. در واقع در روزی که یوم الدین در سوره حمد نامگذاری شده است، تمامی مرده گان دوباره زنده شده و شاهد دگرگونی عالم دنیا و نابود شدن نظام قبلی آن می شوند و سپس اعمالشان مورد حسابرسی قرار خواهد گرفت و به این خاطر روز حکم و دادرسی الهی است.

در سوره زلزال خداوند تبارک و تعالی پس از اشاره به زلزله وحشتناک روز قیامت به رسیدن انسان به پاداش و كيفر اعمالش خبر میدهد: «يَوْمَيذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشتَاناً ليروا أَعْمَالَهُمْ » (الزلزلة (ع) « فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ» (الزلزلة ٧) «وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شراً يرة .. (الزلزلة ۸) آن روز، مردم [به حال] پراکنده برآیند تا [ نتیجه ] کارهایشان به آنان نشان داده شود. پس هر که هموزن ذره ای نیکی کند [نتیجه] آن را خواهد دید و هر که هموزن ذره ای بدی کند [نتیجه] آن را خواهد دیده.

با اصول دین آشنا شوید

همچنین قرآن جواب شبهه کسانی که زنده شدن مردگان را محال می دانند، اینگونه جواب می دهد وَ ضَرَبَ لَنَا مَثَلاً وَ نَسِي خَلَقَهُ قَالَ مَنْ يُحْيِي الْعِظَامَ وَهِي رميم» (يس، ۷۸) « قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أنشأها أول مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عليم» (يس، ٧٩). برای ما مثلی آورد و آفرینش خود را فراموش کرد؛ گفت: «چه کسی این استخوانها را که چنین پوسیده است زندگی می بخشد؟، بگو: «همان کسی که نخستین بار آن را پدید آورد و اوست که به هر [گونه] آفرینشی داناست.»

معاد از اصول دین

معاد از اصول دین

همچنین قرآن مشکل نبودن خلقت دوباره انسان و توانایی خداوند به خلقت هر آنچه که اراده کند را گوشزد نموده است: أو ليسَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلَى وَ هُوَ الخلاق العَلِيمُ» «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولُ لَهُ كُن فيكون (يس، ۸۲). آیا کسی که آسمانها و زمین را آفریده توانا نیست که [باز] مانند آنها را بیافریند؟ آری، اوست آفریننده دانا چون به چیزی اراده فرماید، کارش این بس که می گوید: پس [بی درنگ] موجود میشود.

با اصول دین آشنا شوید

قرآن در تشبیه معاد نیز برای ملموس بودن آن به مورد زیر اشاره نموده است:

الله يتوفى الأنفسَ حِينَ مَوْتِهَا وَ الَّتِي لَمْ تَمُتُ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكَ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَ يُرْسِلُ الأخرى إلى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (الزمر، (۴۲) خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامی باز می ستاند، و  نیز] روحی را که در موقع خوابش نمرده است، قبض می کند، پس آن [نفسی] را که مرگ را بر او واجب کرده نگاه میدارد و آن دیگر [نفسها] را تا هنگامی معین [به سوی زندگی دنیا] بازپس میفرستد. قطعاً در این [امر] برای مردمی که می اندیشند نشانه هایی از قدرت خدا است. به عبارت دیگر مردن شبیه خوابیدن است و معاد شبیه بیدار شدن از خواب.

یا در آیه دیگر زنده شدن مردگان را شبیه رویش مجدد گیاهان در فصل بهار ذکر نموده است: و ترى الْأَرْضَ حَامِدَة فَإِذا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا المَاءِ اهْتَرَتْ وَ رَبَتُ و أبنتُ مِن كُل روح تویچ». (الحج، ۵) و زمین را خشکیده میبینی ولی چون آب بر آن فرود آوریم به جنبش در می آید و نمو می کند و از هر نوع رستنیهای نیکو می رویانده.

از بین رفتن حتمی نظم موجود در جهان از دیدگاه دانشمندان بعد از پیشرفت علوم بشری دانشمندان با گرایشهای تخصصی مختلف امروزه به نظریه عدم ثبات دائمی نظم موجود در جهان دست یافته و به نوعی مسأله قیامت اثبات می گردد. از جمله رابرت دایک گراف دانشمند مشهور فیزیک نظری و همکارش از مؤسسه ی مطالعات پیشرفته (IAS) در دانشگاه پرینستون به تازگی نظریه ای در مورد اینکه جهان چگونه به پایان می رسد، مطرح کرده اند. با توجه به سرعت گسترش جهان، آنها پیش بینی می کنند که در نهایت عالم به یک جزیره جهانی تبدیل خواهد شد و بعد از آنکه عمر ستاره ها به پایان رسیده توسط سیاه چاله ها بلعیده خواهد شد. نظریه های مختلفی با استفاده از فیزیک کوانتومی و ترمودینامیک نیز به مسأله عدم ثبات نظم جهان در آینده دست یافته اند.

  • جسمانی یا روحانی بودن معاد

ظواهر آیات قرآن نشان از جسمانی بودن معاد است. به این معنی که جسم و بدن مادی همراه با روح در قیامت به صحرای محشر قدم خواهد نهاد. از جمله آیه ی « أَيَحْسَبُ الإِنسَانُ الن نَجْمَعَ عِظَامَة» (القيامة، (۳) آیا انسان می پندارد که هرگز ریزه استخوانهایش را گرد نخواهیم آورد ؟ بلی قادِرِينَ عَلَى أَنْ نُسَوِّي بَنَانَهُ.» القيامة، (۴) آری [بلکه] تواناییم که [خطوط] سر انگشتانش را [یکایک] درست و بازسازی کنیم.»

و همچنین آیه « الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ، (پس، ۶۵) امروز بر دهانهای آنان مهر می نهیم، و دستهایشان با ما سخن میگویند، و پاهایشان بدانچه فراهم میساختند، گواهی میدهند.» یا آیه ی “يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ الستلهم وأيديهم و أرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ، (النور، ۲۴). در روزی که زبان و دستها و پاهایشان بر ضد آنان برای آنچه انجام می دادند، شهادت می دهند.»

 

منبع: کتاب اعتقادات و تکالیف اجمالی شیعه، حبیب حسینی آذر، نشر تبریز: اختر، 1398.

2 دیدگاه در “با اصول دین آشنا شوید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *