دینی و مذهبی

نقش پیامبران در ارتقاء رشد عقلانی بشر

نقش پیامبران در ارتقاء رشد عقلانی بشر

روشهای آموزشی با عنوان نقش پرسشها و واداشتن به “کاوشگری” دستاورد میراث از گذشتگان است و مستمرا کاملتر میشود. این روش ها به طریق اولی از طرف خداوند حکیم در قرآن؛ و به وجه احسن پیاده شده است. این همه آیات در تهییج استعدادهای مردم بود که از جامعه ای که جاهلیت نامیده می شد و مردم آن در بستر بی خبری قرار داشتند، به یکباره آنچنان تاثیری گذاشت که پایه گذار و یا مروج علوم شدند، به گونه ای که غرب قرون وسطی از آنان متاثر شده و رنسانس بر پا کردند. کار بزرگ پیامبران برشوراندن قدرت تفکر و ایجاد خلاقیت در مردم است.

علامه طباطبایی، در تفسیر آیه فبعث الله بقره، ۲۱۳ که مربوط به انسانهای اولی است، می نویسد: خدای تعالی در این جمله از فرستادن انبیا تعبیر به بعث کرده، نه ارسال و مانند آن، و این بدان جهت است که آیه از حال و روزی از انسان اولی خبر میدهد که حال و روز خمود و سکوت او است، و در چنین حالی تعبیر به بعث پیامبران مناسب تر از ارسال است چون کلمه بعث از برخاستن و امثال آن خبر میدهد و شاید همین نکته باعث شده که از پیامبران هم تعبیر به نبیین کند، نه مرسلین، و یا رسل (المیزان، ج ۲).

راغب می نویسد: اصل “بعث برانگیختن یا روانه کردن چیزی است، گفته میشود: “بعثته فانبعث او را برانگیختم و به حرکت در آمد معنی واژه بعث بر حسب هدف و موردی که به آن تعلق می گیرد فرق میکند. “بعثت البعير” یعنی شتر را راندم و برانگیختم بعث دو گونه است:

  1. بعث بشری یا از ناحیه انسان برانگیختن کسی و انسان دیگری را یا چیز دیگری را مانند حرکت و برانگیختن شتران و وادار کردن انسانی برای نیاز و حاجتی.
  2. بعث الهی که این بعث خود دو گونه است: اول بعث به معنی ایجاد کردن مواد و پدیده ها و اجناس و انواع آنها از نیستی به هستی که ویژه باری تعالی است و هیچ احدی یا دیگری قدرت چنین بعثی را ندارد. دوم بعث به معنی زنده کردن مردگان که خداوند بعضی از اولیاء خود را مانند عیسی و امثال او را به این کار مخصوص گردانید (ترجمه مفردات، ج۱، ص ۲۸۷).

مهمترین حادثه تاریخ بشر که قرآن به سبب آن بر همه مردم عالم منت گذارده است بعثت انبیاست. خداوند به خاطر بعثت پیامبر اکرم بر مردم منت میگذارد و میفرماید به یقین خدا بر مؤمنان منت نهاد [که] پیامبری از خودشان در میان آنان برانگیخت تا آیات خود را بر ایشان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد قطعا پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند (آل عمران، ۱۶۴).

ارتقاء رشد عقلانی بشر توسط پیامبران

ارتقاء رشد عقلانی بشر توسط پیامبران

نقش پیامبران در ارتقاء رشد عقلانی بشر

مهمترین کار انبیاء ایجاد حرکت فکری و فرهنگی در مردم است که نتیجه اش حرکت صحیح اخلاقی و عملی است فلسفه بعثت انبیاء این است که عقل را که خزانهای الهی در وجود بشر است بگشایند و گوهر گرانبهایی را که خدا در این خزانه قرار داده آشکار کنند. از دلایل بعثت انبیاء که در کلمات امام علی آمده همین است که می فرماید: فبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَهُ، وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ، لِيَسْأدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ، …. وَ يُثيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ، پس خداوند رسولانش را برانگیخت و پیامبرانش را به دنبال هم به سوی آنان گسیل داشت تا ادای عهد فطرت الهی را از مردم بخواهند، و نعمتهای فراموش شده او را به یادشان آرند و با ارائه دلایل بر آنان اتمام حجت کنند، و نیروهای پنهان عقول آنان را برانگیزانند خطبه اول نهج البلاغه.

قبل از اینکه به شرح جملات فوق بپردازیم لازم است که واژه” يُثيروا” توضیح داده شود: در تفسیر نمونه، ضمن تفسیر آیه ۹ سوره روم آمده است: اثار از ماده ثور” به معنای پراکنده ساختن است و اینکه عرب به گاونر «ثور» میگوید، به خاطر آن است که زمین را با آن شخم میکند. جمله أثاروا الأرض=زمین را زیر و رو کردند در آیه ممکن است اشاره به شخم کردن زمین برای زراعت و درختکاری یا کندن نهرها و قناتها و یا بیرون آوردن شالوده عمارتهای بزرگ و یا همه اینها باشد؛ چرا که جمله “آثاروا الأرض” مفهوم وسیعی دارد که تمام این امور را که مقدمه عمران و آبادی است، شامل میشود.

در تفسیر آیه چهارم سوره والعادیات (فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعاً) می نویسد: “اگرن” از ماده “آثاره” به معنای پراکندن “غبار” یا “دود” است و گاه به معنای به هیجان آوردن نیز به کار رفته است همچنین گاه به معنای پخش شدن امواج صوت در فضا آمده است. راغب مینویسد: ثار الغبار و السّحاب يثور ثورا و ثورانا یعنی گرد و غبار و ابرها پراکنده و برانگیخته شد. و قد أثرته او را برانگیختم خدای تعالی :گوید فَتُثِیر سَحاباً روم،۴۸”= بادها ابرها را بر می انگیزاند و فراهم می آورد. أثرت، یعنی كاويدم، ” و أثاروا الْأَرْضِ وَ عَمَرُوها (روم، ۹ = زمین را کاویدند و کاشتند و آباد کردند). ثارت الحصبة ثورا باد شدید ریگها را بپراکند که تشبیهی است به افشاندن گرد و غبار. تور شرا، نیز در همان معنی است. یعنی شر و بدی را انتشار داد. ثاوره با او در آویخت و برجهید. النور گاوی است که زمین را شخم میزند (ترجمه مفردات، ج ۱، ص ۳۷۰).

امام علی در دنباله هدف بعثت دلیل این کاوشگری در عقلها را این چنین معرفی می فرماید و نشانه های الهی را به آنان بنمایانند از این بلند آسمان که بر بالای سرشان افراشته و زمین که گهواره زیر پایشان نهاده و معیشتهایی که آنان را زنده میدارد و اجلهایی که ایشان را به دست مرگ می سپارد. ناگواریهایی که آنان را به پیری می نشاند و حوادثی که به دنبال هم بر آنان هجوم می آورد (خطبه ۱، ترجمه شیخ حسین انصاریان).

نکته اساسی در این خطبه مرتبط با بحث ما برانگیختن خردهای دفن شده انسانهاست. انسانها به برکت خرد است که می توانند پیام پیامبران را درک کنند در اینجا امام (ع) به چهار هدف عمده و یک هدف ویژه در مورد بعثت انبیاء اشاره فرموده است نخست مطالبه پیمان فطرت دوم اینکه نعمتهای فراموش شده الهی را به یاد او آورند چرا که در وجود انسان نعمتهای مادی و معنوی بسیار است که فراموش شدن این نعمتها سبب از دست رفتن آنها میشود. سوم اینکه از طریق استدلالات عقلی علاوه بر مسائل فطری بر آنها اتمام حجت کنند و تعلیمات آسمانی و فرمانهای الهی را به او برسانند.

نقش پیامبران در برشوراندن قدرت تفکر و ایجاد خلاقیت در مردم

نقش پیامبران در برشوراندن قدرت تفکر و ایجاد خلاقیت در مردم

چهارم اینکه گنجینه های دانش که در درون عقلها نهفته است را برای او آشکار سازند. چرا که دست قدرت پروردگار، گنجینه های بسیار عظیم و گرانبهایی در درون عقل آدمی نهاده که اگر کشف و آشکار شوند، جهشی عظیم در علوم و دانش ها و معارف حاصل می شود. ولی غفلت و تعلیمات غلط و گناهان و آلودگیهای اخلاقی، پرده هایی بر آن می افکند و آن را مستور می سازد.

نقش پیامبران در ارتقاء رشد عقلانی بشر

پیامبران این حجاب ها را بر میگیرند و آن گنجینه ها را آشکار میکنند. سپس به پنجمین هدف هدف ویژه، پرداخته و نشان دادن آیات الهی را از سوی پیامبران در عالم آفرینش به انسان یادآور میشود می فرماید و هدف این بود که آیات قدرت خدا را به آنان نشان دهند از جمله این آیات:

  1.  و سقف برافراشته آسمان که بر فراز آنها قرار گرفته
  2. و این گاهواره زمین که در زیر پای آنها نهاده
  3. و آن وسایل زندگی که حیات را به آنها میبخشد
  4. و آن اجلها و سرآمدهای عمر که آنها را فانی می سازد
  5. و آن مشکلات و رنجهایی که آنان را پیر میکند
  6. و حوادثی که پی در پی بر آنان وارد می گردد.

در واقع این امور ترکیبی است از اسرار آفرینش در آسمان و زمین و وسایل و اسباب زندگی و همچنین عوامل فناء و درد و رنج که هر کدام میتواند انسان را به یاد خدا بیندازد و همچنین حوادث گوناگونی که مایه عبرت و هوشیاری انسانهاست. و به این ترتیب پیامبران مجموعه ای از تعلیمات را به انسان میدهند که هر کدام میتواند سطح معرفت او را بالا برده یا بر بیداری و آگاهی او بیفزاید یا او را از خواب غفلت بیدار کند از تعبیرات بسیار زیبا و حساب شده ای که در این کلام امام(ع) آمده است به خوبی استفاده میشود که دست قدرت خدا استعداد همه نیکی ها و خوشبختی ها را در نهاد آدمی گذارده است.

در کوهسار وجود آنها معادن گرانبهایی نهفته شده و در دلهایشان انواع بذرهای گلهای معطر معنوی و روحانی و میوه های گوناگون فضایل انسانی پاشیده شده است پیامبران این باغبانهای بزرگ و آگاه الهی این بذرها را آبیاری و بارور می سازند و این معدنشناسان آسمانی گنجینه های وجود او را استخراج میکنند و نعمتهای خدادادی که در وجود آنها نهفته است و از قدر و قیمت آن غافلند به آنها یادآوری میکنند. بنابراین پیامبران چیزی به انسان نمی دهند که در او نبوده است بلکه آنچه دارد پرورش میدهند و گوهر وجود او را آشکار میسازند (برداشتی از شرح خطبه ۱ آیه الله مکارم شیرازی انبیاء) عاقل ترین مردم تاریخ بوده اند عقل آنان نیز قویترین عقلها و دارای ذخیره های گرانقدر الهی بوده است.

پیامبر فرمود: خدا به بندگانش چیزی بهتر از عقل نبخشیده است زیرا خوابیدن عاقل از شب بیداری جاهل بهتر است و در منزل بودن عاقل از مسافرت جاهل به سوی حج و جهاد بهتر است و خدا پیامبر و رسول را جز برای تکمیل عقل مبعوث نسازد تا عقلش را کامل نکند مبعوث نسازد و عقل او برتر از عقول تمام امتش باشد و آنچه پیامبر در خاطر دارد، از اجتهاد مجتهدین بالاتر است و تا بنده ای واجبات را به عقل خود در نیابد آنها را انجام نداده است همه عابدان در فضیلت عبادتشان به پای عاقل نرسند. عقلا همان صاحبان “الألْبَاب = خردها هستند که درباره ایشان فرموده تنها صاحبان خرد اندرز میگیرند (اصول کافی، کلینی ج ۱، ص ۱۲، ۱۱ و همواره انبیاء).

این نور قوی عمق نگری را به دیگران منتقل می کرده اند. مقوله ای همچون عقل آنچنان اهمیت دارد که در فرمایشات به کرات بکار رفته است. شاید کمتر موضوعی مثل بکارگیری عقل و اندیشه در بیانات امام علی مورد توجه قرار گرفته باشد. جملاتی از قبیل: منشأ شرافت و شخصیت انسانی زیور و زینت آدمی، ریشه و سرچشمه همه خوبی ها عامل سعادت انسانی ابزار و سلاح همه کارها درمان و علاج ناکامیها، حیات و زندگی روح اصل و ریشه دانش و انگیزه فهم و درک انسان و در یک جمله سرچشمه ادب و دینداری و عشق و تعهد و ایمان یاد شده است. برای دریافت منابع این احادیث به بخش “نهج البلاغه تبیان، مقاله جایگاه عقل از نگاه حضرت علی از زهرا اجلال” مراجعه شود.

نقش پیامبران در ارتقاء رشد عقلانی بشر

نقش پیامبران در ارتقاء رشد عقلانی بشر

نقش پیامبران در ارتقاء رشد عقلانی بشر

این پیامبرانند که اعماق عقل انسان را فعال میسازند و او را از سطح عقل و درک سطحی چه فلسفی چه تجربی به ژرفا، سوق میدهند. امام علی کار پیامبران را به کار باستانشناسان تشبیه کرده است با این تفاوت که کار انبیاء غبارروبی از مغزهاست. آنان می کوشند تا اینکه اندیشه های ناب را استخراج نمایند. آیه الله جوادی آملی می گوید: انبیاء آمده اند تا جامعه را عقلانی کنند، لیثیروا لهم دفائن العقول مبلغان نیز باید با اثاره، جامعه را به سمت عقلانیت پیش ببرند. جامعه عقلانی به دنبال وهم، خیال و خرافه نیست هرگز جامعه عقلانی را با ماهواره نمیتوان منحرف کرد (سایت جماران ۲۲ آبان ۹۲) اگر کسی می خواهد در جامعه جا پای پیامبر بگذارد باید در روشنگری جامعه و زدودن خرافات از آن بکوشد.

پیامبران(ع)، کاشفان دفینه های عقل انسانی اند. از معصوم نقل شده است: “الناس معادن كمعادن الذهب و الفضة =مردم معدنهایی مانند معادن طلا و نقره هستند” (سایت مباحث بحار الأنوار؛ ج ۵۸، ص ۶۵، باب ۴۲). این حدیث اشاره به این مطلب است که معادنی وجود دارند که در اینها طلا هست نقره هست این دو تا را به عنوان مثال ذکر شده اگر بکاوید، اگر بشناسید اگر قدر بدانید در زیر همین سنگ و خاک معمولی هم یک عنصر گرانبها پیدا خواهید کرد که ارزش آن با ارزش آنچه که در ظاهر دیده میشود قابل مقایسه نیست انسانها هم همین جورند؛ یک ظاهری دارند؛ اما یک باطنی هم وجود دارد که آن عبارت است از استعدادهای متراکمی که خدای متعال در وجود انسان گذاشته است. البته این استعدادها یکسان نیستند. همان مثال طلا و نقره (که باید آنها را کشف کرد) همچنانکه اگر روی معدن کار کردید، تلاش کردید، زحمت کشیدید میتوانید به آن ماده ذی قیمتی که در آن هست برسید در انسان هم همین جور است؛ احتیاج به تلاش دارد؛ باید کسانی سعی کنند این استعدادها را به فعلیت برسانند شرط لازم هم این است که شما این ماده را بشناسید.

کسی که نداند طلا چیست یا نقره چیست اگر در این معدن به طلا هم برخورد کند چون نمی شناسد، از آن صرفنظر خواهد کرد. نوع استعدادها هم فرق میکند؛ طلا یک جا لازم است، نقره هم یک جای دیگر لازم است؛ آنجائی که شما از نقره باید استفاده کنید اگر از طلا استفاده کردید به نتیجه نمی رسید. استعدادیابی استعدادشناسی قدر استعداد را دانستن راه استخراج این استعدادها و به فعلیت رساندن آنها را بلد بودن بعد با ظرافت تمام این را دنبال کردن این آن چیزی است که پیغمبران این کار را میکردند پیغمبران خرد انسانها را برمی آشفتند آنها را مبعوث ،میکردند، آنها را به کار وامی داشتند؛ این همان کشاندن استعداد است پیامبران همچون باستانشناسان دفینه های پنهان انسانها را از زیر خروارها آوار بیرون می کشیدند (برداشت آزاد از سایت آیه الله خامنه ای مقالات فهمیدن پیام پیامبران به برکت عقل و وجود استعدادهای پنهان در انسان و لزوم کشف آنها).

نقش پیامبران در پرورش عقل و پیشرفت علم

نقش پیامبران در پرورش عقل و پیشرفت علم

نقش پیامبران در ارتقاء رشد عقلانی بشر

استاد حکیمی تعبیری زیبا دارند به نام عقل دفائنی که ما گزیده هایی از مطالب ایشان را در رابطه با بحث نقل می کنیم در شناخت حقایق عقل ابزاری مانند عقل فلسفی و امثال آن راهگشای کامل نیست بلکه اصل رسیدن به عقل دفائنی است. یعنی دفائن و اعماق عقل نه سطوح عقل به اصطلاح ،روز در شناختن حقایق باید همه نیروهای عقل آزاد و فعال شوند نه برخی از سطوح و نیروهای آن؛ زیرا حقایق همه در سطوح نیستند تا با عقل سطوحی و ابزاری و فلسفی شناخته شوند و این تنها وحی است که میتواند عقل را از لغزشگاههای اعتماد به سطح خود نگاه دارد و به عمق برساند. از اینجاست که امام علی به هنگام ذکر ویژگیهای پیامبران یعنی آنچه در پیامبران هست و کار آنان است نه دیگران، یکی از عمده ترین آن ویژگیها این را بر می شمارد که این پیامبرانند که اعماق عقل انسان را فعال میکنند.

بدینگونه پیامبران کاشفان دفینه های عقل انسانیاند و تفصیل آموزان آن اجمالی هستند که عقل ابتدایی به آن میرسد. کسانی از متفکران غربی یا شرقی که تصور میکنند دوره توجه به حقایق و علوم کلی تمام شده است با عقل ابزاری و سطوحی عقل ناقص به جهان و مسائل و مبادی جهان مینگرند و به اصطلاح با عینک نمره پایین نگاه میکنند باید نمره عینکشان را عوض کنند. نسبت عقل سطوحی به عقل دفائنی مانند نسبت حس است به عقل شما چیزهایی را با حس درک نمیکنید و با عقل درک میکنید و وجود آنها قطعی است جریان الکتریسیته را در سیم نمیبینید اما وجود آن قطعی است. با ظواهر و سطوح عقل میتوان به ظواهر و سطوح اشیاء و جهان و حقایق جهان رسید با نیروهای دفائنی عقل میتوان به دفائن ناپیداهای هستی و اعماق عالم رسید (روزنامه اطلاعات گفتاری درباره عقل دفائنی استاد محمدرضا حکیمی، بخش نخست، شنبه ۲۹ تیر، ۱۳۹۲).

منبع: قرآن و فرآیند تاریخی پرسش، داوود بهرامی سیاوشانی، 1394.

3 دیدگاه در “نقش پیامبران در ارتقاء رشد عقلانی بشر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *