اطلاعات عمومی, دینی و مذهبی

عذاب جسمانی که گناهکاران در قبرشان می بینند

عذاب جسمانی که گناهکاران در قبرشان می بینند

عذاب جسمانی که گناهکاران در قبرشان می بینند

از سمره بن جندب روایت است که رسول الله زیاد از اصحاب و یاران می پرسیدند: آیا یکی از شما خواب و خیالی را در وقت خوابیدن ندیده؟ پـس هــر کـس خواست آنچه در خواب دیده برایش حکایت کند و یکی از روزها به ما گفت: دیشب دو نفر بر من وارد شدند و به من گفتند با ما بیا من هم با آنها رفتم، تا اینکه بر مردی که خوابیده وارد شدیم و مرد دیگری تخته سنگی را در دست دارد و بطرف سرش پرتاب کرده سرش را شکسته و زخمی میکند و تخته سنگ میغلطد و از او دور می شود، وی دنبال آن رفته تخته سنگ را می گیرد و وقتی بطرف آن مرد باز می گردد.

زخم و شکستگی او خوب شده و به صورت اولش باز می گردد. پس بـار دیگـر تختـه سـنگ را بطرف سر مرد پرتاب کرده و مرد را شکسته و زخمی میکند، فرمود: به آنها گفتم: سبحان الله! این دو چه کسی هستند؟ جواب دادند: با ما بیا، با ما بیا، پس با آنها رفـتـم تـا اینکه بر مردی آمدیم که با پشت خود خوابیده و مرد دیگری با قلاب آهنـی بـر سـر او ایستاده و طرفی از صورت، و بینی، و چشم او را با آن قلاب آهنی بطرف زمین می کشد.

عذاب گناهکار در قبر

عذاب گناهکار در قبر

عذاب جسمانی که گناهکاران در قبرشان می بینند. همگی در سایت سنگ هرات

سپس بطرف دوم میرود و آنرا نیز به همین حالت بطرف زمین می کشد، و هنوز طرف دوم را بطرف زمین نکشیده که میبیند طرف اول از آن زخمها خوب شده، و هـمـیـن کـار را انجام میدهد، فرمود: گفتم سبحان الله اینها چه کسانی هستند؟ گفتند: با ما بیا با ما بیا، پس با آن ها رفتم تا این که به جایی مثل تنور رسیدیم – راوی حدیث می گوید: فکر میکنم گفت پس دیدم که صدای غوغائی از تنور برپاست، وقتی داخل آن نگاه کردیم دیدم مردان و زنانی لخت و برهنه از لباس در آن هستند و شعله آتش از پایین آنها زبانه میکشد و وقتی آتش به آنها میرسد فریاد و نعره می کشند.

گفتم: اینها چه کسانی هستند؟ گفتند با ما بیا با ما بیا پس با آنها رفتم تا اینکه به رودخانه ای رسیدیم – راوی حدیث میگوید فکر کنم فرمود: رودخانه همانند خون سرخ بود، و مردی را دیدم که در رودخانه شنا می کند و بر ساحل آن مرد دیگری است که نزد خود آسمان سنگلاخ های زیادی جمع کرده و آن مردی که در رودخانه شنا می کند بعد از شنا بطرف مردی که بر ساحل آن است می آید و مرد شناگر دهان خود را بطرف مردیکه در ساحل است باز کرده و آن مرد سنگی در دهانش می اندازد و مرد شناگر برگشته به شنای خــود ادامه میدهد.

سپس بار دیگر بطرف ساحل بر می گردد و دهانش را باز می کند و مرد دومی سنگی را در دهانش میاندازد و همین کار را ادامه میدهد، پس گفتم: اینها چه کسانی هستند؟ گفتند با ما بیا با ما بیا پس با آنها رفتم تا اینکه به مردی زشت و بد منظر مانند زشترین مردی که پیدا شود رسیدیم، و نزد او آتشی بود که بود که آنرا روشن می کرد و دور آن میگشت به آنها گفتم این مرد چه کسی است؟ گفتند: با ما بیا، با ما بیا، پس با آنها رفتم تا اینکه به بستانی پر از درخت رسیدیم که در آن از تمامی گلها بهاری وجـود دارد و در بین این بستان مردی است بلند قامت و از بلندی او سرش در پیدا نمی شود، و گرداگرد او بچه های خیلی زیادی هستند که از زیادی این بچه ها همچنین ندیده ام گفتم این مرد چه کسی است؟ و این بچه ها چه کسانی هستند؟

گفتند: با ما بیا با ما بیا، پس با آنها رفتم تا اینکه به بوستانی بزرگ که در آن درختانی خیلی بلنـدی بـود رسیدیم، چنین درختهای بلند و زیبائی ندیده بودم به من گفتند: بالای بوستان برو، پس رفتم بالا به شهری رسیدیم که با خشت های طلا و نقره ساخته شده بود، و به این شهر آمدیم و در و در آنرا زدیم، در باز شد و داخل شدیم و دیدیم مردانی هستند که نیمی او بدنشان مانند بهترین چیزی که دیدی و نیمی دیگر مانند بدترین و زشت ترین چیزی که تو دیدی به آن مردها گفتند: بروید خود را در آن رود بیاندازید و رودی دیدم دراز و جاری، و آب آن همانند شیر سفید بود پس رفتند و خود را در آن رود انداختند.

عذاب جسمانی که گناهکاران در قبرشان می بینند

عذاب جسمانی که گناهکاران در قبرشان می بینند

وقتی برگشتند آن بدی و زشتی از آنها رفته و به شکل خیلی خوشگل و زیبا در آمده بودند. فرمود: به من گفتند: ابن بهشت و جنات عدن است و آنهم منزل و خانه تو است، پس چشمم را بلند کردم قصری را همانند ابرهای سفید دیدم به من گفتند: این منزل و خانه تو است فرمود به آنها گفتم بارک الله فيكما (خدا شما را برکت دهد) بگذارید داخل آن شوم، گفتند اما الان نه ولی روز قیامت در آن داخل خواهی شد، فرمود: به آنها گفتم حقیقتاً که دیشب چیزهای عجیبی را دیدم، پس آن چه بود که دیدم؟ گفتند: از آنها تو را با خبر خواهیم کرد.

عذاب جسمانی که گناهکاران در قبرشان می بینند

اما مرد اولی که بر آن وارد شدی و یکی سرش را با سنگ می شکست، او مردی است که قرآن را گرفته و حفظ کرده ولی قبول نمیکند و آن را مرفوض و مردود می داند، و از نمازهای پنجگانه میخوابد و آنرا بجا نمی آورد. و مردی که بر او وارد شدی و مرد دیگری طرف صورت و بینی، و چشمش را با قلاب آهنی بطرف زمین میکشید او مردی است که وقتی از خانه اش بیرون می رود دروغ می گوید و این دروغش به افق یعنی به همه جا میرسد ولی مردان و زنانیکه در تنور برهنه و لخت بودند آنها زناکاران و بی عفتان هستند و مردی که شنا می کرد و دیگری سنگی در دهانش می انداخت او کسی است که ربا و سود حرام می خورد، و مرد زشت و بد منظر که آتش روشن میکرد و اطراف آن میگشت او مالک خازن و خزانه دار جهنم است و مرد بلند قامت که در بوستان دیدی او إبراهيم است.

در روایت دیگر آمده بعضی از مسلمانان از رسول الله صلى الله عليه وسلم پرسیدند: بــر اولاد مشرکین چه میشود؟ فرمود همچنین اولاد مشرکین که بر فطرت از دنیا میروند با آنها خواهند بود. و اما کسانی که نیمی از آنها خوب و نیمی دیگر زشت بودند، آنها کسانی هستند کـه عمل صالح و نیک را با عمل بد با هم مخلوط کرده اند و خداوند از آنها تجاوز و عفو فرمودند.»

در روایت دیگر است پس به جایی که مانند تنور بود رسیدیم، که بالای آن تنگ و پایین آن وسیع بود و زیر آن آتش برپا بود وقتی آتش زبانه کشیده و بالا آمد آنهائیکه در آن هستند همراه شعله آتش بالا می آیند تا اینکه نزدیک است از آن خارج شوند، و وقتی شعله آن پایین رفت همراه آن به پایین میروند و در آن مردان و زنان لخت و برهنه هستند.»

عذاب جسمانی که گناهکاران در قبر

عذاب جسمانی که گناهکاران در قبر

عذاب جسمانی که گناهکاران در قبرشان می بینند

در روایت دیگر آمده که تا اینکه بر رودی از خون رسیدیم ـ در اینجا راوی حدیث شک نکرد و مردی در وسط رود ایستاده و بر ساحل رود مرد دیگری است و سنگلاخهای زیادی نزد اوست و وقتی مردی که در داخل رود است خواست بیرون رود او سنگ در دهانش پرتاب می کند و نمی گذارد از رود خارج شود و آن مرد برمی گردد و به شنای خود ادامه میدهد و همین کار را همچنان انجام میدهد.

در روایت دیگر است که مرا به بالای درختی بردند و داخل خانه ای کردند، چنین خانه ای از خوبی آن ندیده بودم و در آن مردان پیر و جوان بودند.» در روایت دیگر است آنکه دیدم صورتش را بطرف زمین می کشند فرد دروغگو است که دروغ می گوید و دروغ او به آفاق میرسد، و تا روز قیامت با او چنین رفتـار می شود.»

در روایت دیگر آن مردی که سرش میشکست کسی است که خداوند به او قرآن یاد داده و او از نماز سنت شب خوابیده و در روز به آن قرآن عمل نکرده است.» و خانه اولی که داخل شدی خانه تمامی مؤمنان است و اما خانه دومی خانه شهداء است، و من جبریل هستم و این که همراه من است میکائیل است و سرت را بلند کن سرم را بلند کردم بالای سرم همانند ابری را دیدم گفتند آن منزل تو است، گفتم: بگذارید داخل منزلم شوم، گفتند هنوز عمر تو باقی است، وقتی عمرت به پایان رسید داخل آن خواهی شد.

منبع: کتاب قبر، عذاب و خوشی آن، حسین العوایشه، ترجمه اسحاق دبیری.

 

بیشتر بدانید:

www.aparat.com

همچنین در سنگ هرات با موضوع “عواملی که باعث عذاب قبر میشود چیست؟ بیشتر بخوانید.

3 دیدگاه در “عذاب جسمانی که گناهکاران در قبرشان می بینند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *